فرهنگ مجازی

۰۶
دی ۹۸

نهادهای اجتماعی جدید از برخی جهات بی همتایند و از جهت صوری با همه نوع سازمان سنتی تفاوت دارند. درک این ناپیوستگی ها ضرورت شناخت دنیای جدید است. با پیدایش دنیای جدید تقویم زمانی از مکان جغرافیایی جدا شده و تمام جهان ساعت و معیار واحدی یافته است. تهی شدن زمان پیش شرط تهی شدن مکان هم شده است. بعد از مدرنیته مکان از محل جدا شده است. جدایی زمانی و مکانی شرط وقوع فراگردهای ازجاکندگی است و پیوندهای میان فعالیت اجتماعی و جایگیری آن در زمینه های خاص حضور را قطع می کند (انگاره, 1397). این موضوع با ظهور و فراگیری فضای مجازی شدت بیشتری گرفته و بدون اغراق تمامی شئون زندگی جدید بشر را تحت تاثیر خود قرار داده است. نهادهای آموزشی، تربیتی، اقتصادی و اجتماعی همگی ذیل ظهور فناوری های جدید تغییراتی کرده اند. شهرها نیز از این قاعده فراگیر، مستثنا نیستند و باید برای ارائه خدمات بیشتر به شهروندان خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. بدین منظور شناخت منطق خاص شهرهای مجازی می تواند در سیاستگذاری صحیح در این حوزه موثر باشد.

منطق خاص شهرهای مجازی تابع و برگرفته از منطق عام فضای مجازی است. در واقع همان منطق عمومی است که با توجه به شرایط خاص فضاهای شهری، تبدیل به مفاهیم و عناصر شهری می شود. فهم "منطق خاص شهرهای مجازی به ما راهبرد فلسفی و منطق زبانی را معرفی می کند، که چه جنبه هایی از شهر، باید مجازی شوند و چه ابعادی از شهر صرفا به صورت فیزیکی مورد بهره برداری قرار گیرند. این منطق، سازه های پراکنده شهرسازی مجازی را تبدیل به یک نگاه سیاست شهری مشخص می کند. باید توجه داشت که به دلیل ظرفیت تغییر و ساخت، شهر مجازی به لحاظ بهینه سازی و همگنی و همسازی بنا، به مراتب آسیب پذیرتر از شهر واقعی است. در اینجا در واقع یک خطا، به عنوان "خطا برای همه عمل می کند و دشواری های در یک سطح جهانی ظهور و بروز پیدا می کند. بر همین اساس است که شهر مجازی نیازمند یک تصویر منسجم و برنامه نویسی دقیق همراه با رویکرد معطوف به واقعیت های جهان فیزیکی است (عاملی, 1392).

در ادامه به چهار منطق خاص شهرهای مجازی می پردازیم و مهمترین مصادیق آن را ارائه می کنیم:

 

  1. جهانی شدن شهر و شهری شدن جهان (بومی سازی جهان و جهانی سازی شهر)

به واسطه فضای مجازی، امروز نماد شهرهای مختلف دنیا بیش از گذشته در ذهن مردم جای گرفته است. به عبارت دیگر شهرها بیش از گذشته جهانی شده اند. به طور مثال برج میلاد تهران، برج ایفل پاریس، کاخ کرملین مسکو، برج های دوقلوی پتروناس در کوالالامپور، معبد پارتنون آتن، مجسمه مسیح ریودوژانیرو، معبد بهشت پکن، برج ساعت بیگ بن لندن و مجسمه آزادی در نیویورک امروز شناخته شده تر از دو دهه قبل است.

بدون شک نمادهای شهری همچون پل ارتباطی، ادراک انسان ها را از محیط پیرامون خود از نسلی به نسل بعد انتقال می دهند. بازآفرینی اصولی بر مبنای مبانی صحیح از نمادها در فضاهای شهری، میزان هویت بخشی به این فضاها را افزایش می دهد؛ چرا که نمادهای آشنای هر ملت ریشه های هویت هر سرزمین به حساب می آیند. این نمادها معرف و مولد فرهنگ هر مرز و بوم هستند (کمالی & بمانیان, 1393).

  1. توسعه دسترسی های شهر

در فضای مجازی مکان از یک حیثیت کاملا قرار دادی، تعریف شده، صنعتی و ساختگی و بی بدن برخوردار است (عاملی, 1384). پیش از گسترش فضای مجازی، دسترسی های شهری مقید و محدود به فواصل مکانی بود. در دوره جدید اما گویی فاصله ها کاهش پیدا کرده و امکان دسترسی به نقاط دورتر با تلاش کمتر فراهم شده است. امروز برای خرید غذا مجبور به پیمایش فاصله مکانی منزل تا رستوران نیستیم. کافی است به اپلیکیشنهایی چون اسنپ فود یا چنگال سری بزنیم و از میان خیل گسترده رستورانها و انواع غذاهای مختلف با چند کلیک ساده غذای خود را سفارش دهیم. همچنین برای خرید انواع کالاهای مورد نیاز زندگی می توانیم به صورت 24 ساعته به وب سایت دیجیکالا و یا محیطهای مشابه برویم و کالای موردنظرمان را در کمتر از یک روز تحویل بگیریم.

 

  1. برقراری نظام ترکیبی تکمیلی بین روندهای واقعی و مجازی شهر

یکی از امکانات مهمی و کاربردی که فضای مجازی در اختیار شهروندان قرار می دهد، ترکیب و تکمیل روندهای واقعی و مجازی شهری به ویژه در حوزه خدمات است. امروزه بسیاری از شهروندان برای دریافت خدمات مالی، بهداشتی و فرهنگی نیازی به حضور فیزیکی در اماکن مربوطه ندارند؛ چراکه بسیاری از بانک ها، کتابخانه ها، مراکز درمانی و آموزشی خدماتشان را از طریق فضای مجازی ارائه می کنند و شهروندان تنها برای احراز هویت و یا مواردی مشابه نیاز به حضور در این مکان ها دارند. به طور مثال، افتتاح حساب در بانک های پیشرو از طریق اینترنت انجام می شود و مامور بانک تنها برای مطابقت هویت فرد با اطلاعات وارد شده، به فرد مذکور مراجعه می کند. همچنین ثبت ساعت ملاقات با پزشکان و یا رزرو کتاب از کتابخانه ها با استفاده از وب سایت ها انجام می شود.

  1. توسعه انتخاب های شهری

توسعه انتخاب های شهری یکی دیگر از پیامدهای فضای مجازی است که خود را در انتخاب مسیر رفت و آمد، انتخاب وسیله حمل و نقل و انتخاب مقصد نمایان می کند. به طور مثال در گذشته انتخاب مکان های تفریحی، محدود به شناخت افراد و یا شناخت نزدیکان از اینگونه اماکن بود. گزینش مسیر رسیدن به این مقاصد و وسیله مناسب برای این منظور هم دچار محدودیتهای مشابه بود. امروز اما یک جستجوی ساده در فضای مجازی، طیف گسترده ای از اماکن تفریحی را پیش روی شهروندان قرار می دهد. راه دسترسی به این اماکن نیز با ظهور اپلیکیشن های مسیریاب چون گوگل مپ، ویز، نشان و بلد بسیار ساده شده است.

انتخاب کوتاه ترین مسیر، نرفتن در طرح کنترل آلودگی هوا و همچنین انتخاب مسیر بدون ترافیک از جمله امکان هایی است که نرم افزارهای مسیریاب در اختیار کاربر می گذارد. برخی از این اپلیکیشنها همچنین به فراخور نیاز فرد، وسایل دسترسی به این اماکن را نیز پیشنهاد می کنند.

 

منابع

انگاره. (1397). پیامدهای مدرنیته از نگاه گیدنز. مجله اینترنتی انگاره.

عاملی, س. (1384). دو فضایی شدن شهر؛ شهر مجازی ضرورت بنیادین برای کلان شهرهای ایران. مطالعات فرهنگی و ارتباطات, 117-134.

عاملی, س. (1392). منطق شهرهای مجازی و مفهوم کار مجازی. رسانه, 7-27.

کمالی, م., & بمانیان, م. (1393). بررسی جایگاه نمادها و نشانه ها در هویت شهری. همایش ملی معماری، عمران و محیط زیست شهری. تهران.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۸ ، ۱۳:۲۱
محمدرضا تقوی پور
۱۴
آذر ۹۸

نهاد خانواده، اصلی‌ترین رکن جامعه و بستر شکل گیری فرهنگ‌های گوناگون و زمینه‌ساز خوشبختی یا نگون بختی انسان‌ها و امت‌ها است (تقوی پور, اسماعیلی, & صلواتیان, 1396). محققان علوم اجتماعی تعاریف مختلفی از خانواده ارائه کرده اند. برخی از جامعه‌شناسان، خانواده را این‌گونه تعریف کردند: «گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، هم‌خونی یا پذیرش، با یکدیگر به‌عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر، خواهر و فرزند در ارتباط متقابل‌اند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می‏کنند» (ساروخانی, مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده, ۱۳۷۰).

این نهاد مهم جامعه اما در دهه های اخیر دستخوش تغییرات فراوانی شده است. به اعتقاد کارشناسان رسانه‌ها و محصولات رسانه ای، از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر شکل‌گیری سبک‌های نوین زندگی یا تغییر سبک‌های زندگی در خانواده بوده اند (فاضل قانع, ۱۳۹۲).

با ظهور شبکه های اجتماعی شدت و میزان تغییرات خانواده بیش از گذشته انجام می شود. اثراتی که به دلیل ماهیت شبکه های اجتماعی رخ می دهد. برخی این تغییرات را منفی ارزیابی کرده اند؛ چراکه معتقدند شبکه های اجتماعی باعث کاهش اعتماد و افزایش سوء تفاهم، کاهش صمیمیت و ارتباطات عاطفی، کاهش گفتگو، از بین رفتن حریم ها، تنوع طلبی عاطفی و جنسی، دسترسی به دوستان ناباب و رفتارها پرخطر، افت اخلاقی و پرخاشگری (هدایتی, 1398) شده است و تبعات مضر فراوانی برای خانواده دارد.

برخی نیز اثرات شبکه های اجتماعی بر خانواده را مثبت می دانند. افزایش سطح آگاهی اعضای خانواده، معرفی الگوهای صحیح رفتاری، تأثیر مثبت بر فرآیند تربیت فرزندان، تقویت باورهای دینی در خانواده (رشکیانی, ۱۳۹۰) از جمله دلایل این عده از کارشناسان است.

ما در این یادداشت جدای از هرگونه ارزش گذاری بر تغییرات خانوادگی ناشی از ظهور شبکه های اجتماعی، به تشریح مهمترین این موارد می پردازیم.

 

  1. تغییر شکل خانواده گسترده

با ظهور شبکه های اجتماعی، شکل خانواده گسترده دستخوش تغییراتی شده است. از طرفی ارتباطات خانوادگی در فضای مجازی افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر میزان ارتباطات چهره به چهره و حضوری کاهش یافته است. به عبارت دیگر، اگر قائل به دوفضایی شدن ارتباطات باشیم، خانواده گسترده در فضای اول تضعیف و در فضای دوم تقویت شده است.

 

  1. کاهش تعامل میان اعضای خانواده

در عصر ارتباطات حضوری، زمانی که افراد به خانه می آمدند کاری جز ارتباط با اعضای خانواده نداشتند. پس از ظهور رسانه های همگانی چون رادیو و تلویزیون اگرچه از کم و کیف این ارتباط کاسته شد اما باز هم اعضای خانواده گرد رسانه ها جمع می شدند و تعامل میان اعضا به شکلی دیگر ادامه داشت. فراگیری شبکه های اجتماعی اما این تعامل را تا حد زیادی کاهش داده است. همانطور که در اظهارات بسیاری از زوجین دیده می شود افزایش میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی باعث شده افراد خانواده به یکدیگر توجه کمتری داشته باشند. امروزه یکی از دلایل مهم اختلاف میان زوجین و همچنین میان والدین و فرزندان کم توجهی به یکدیگر بر اثر وابستگی زیاد به شبکه های اجتماعی است.

 

  1. تضعیف نظام سلسله مراتبی خانواده

همانطور که در پست های قبل بدان پرداختیم، شبکه های اجتماعی در جهت قدرت دادن به اقلیتها و گروههای ضعیفتر در جامعه عمل کرده اند (تقوی پور, اینترنت و رفع تبعیضهای اجتماعی, 1398). این نقش شبکه های اجتماعی بر نظام خانواده هم اثر گذاشته است.

در گذشته خانواده، بر اساس نظام سلسله مراتبی با محوریت پدر اداره می شد. پس از وی، مادر خانواده، برادر و خواهر بزرگتر بیشترین قدرت در خانواده را داشتند. امروزه اما گسترش شبکه های اجتماعی، این نظام سلسله مراتبی را تا حد زیادی تضعیف و در بسیاری از خانواده ها کاملا از بین برده است. پدر خانواده دیگر تسلط کافی بر سایر اعضا ندارد. تعادل قدرت میان زوجین تغییر کرده است و مادر خانواده قدرت بیشتری پیدا کرده است. فرزندان هم دیگر تابع بی قید و شرط اوامر والدین نیستند.

از مهمترین دلایل بروز این پدیده می توان به افزایش آگاهی اعضای خانواده به شکل اداره خانواده در کشورهای دیگر به واسطه فضای مجازی، تسلط بیشتر فرزندان بر منبع دانش بزرگ شبکه های اجتماعی در قیاس با والدین و گسترش فمینیسم از طریق شبکه های اجتماعی اشاره کرد. در نتیجه این وضعیت، تصمیم گیری در خانواده بر اساس تعامل بیشتر میان اعضا انجام می شود و گروه های ضعیفتر دیروز، موضع قدرتمندتری پیدا کرده اند.

 

  1. افزایش فردگرایی و کاهش بار عاطفی خانواده

شبکه های اجتماعی به دلیل ویژگیهای ماهوی، عاملی برای افزایش فردگرایی هستند. طبیعی است که این ویژگی ماهیتی بر خانواده هم اثر بگذارد. زوجین در سایه حضور در شبکه های مجازی دیگر بیشتر تمایل دارند که به صورت فردی تصمیم بگیرند و کمتر تمایل دارند که از همسر خود مشورت بگیرند (شبکههای اجتماعی عاملی برای افزایش طلاق, 1398). در نتیجه بار عاطفی میان زوجین و میان والدین و فرزندان کاهش می یابد و بنیان خانواده که بر عاطفه بنا نهاده شد ضربه می خورد.

منابع

 

تقوی پور, م. (1398, 09 14). اینترنت و رفع تبعیضهای اجتماعی. بازیابی از http://virtualculture.blog.ir/: http://virtualculture.blog.ir/1398/09/09/

تقوی پور, م., اسماعیلی, م., & صلواتیان, س. (1396). سیاستگذاری تولید محصولات نمایشی در تلویزیون ایران با محوریت خانوادۀ اسلامی. زن در فرهنگ و هنر, 1-25.

رشکیانی, م. (۱۳۹۰). بررسی اثرگذاری رسانه های تصویری بر نهاد خانواده. رسانه و خانواده, ۱۱۳-۱۳۶.

شبکههای اجتماعی عاملی برای افزایش طلاق. (1398, 09 14). بازیابی از http://www.salamatnews.com/: http://www.salamatnews.com/news/269991

فاضل قانع, ح. (۱۳۹۲). سبک زندگی بر اساس آموزههای اسلامی( با رویکرد رسانهای). قم: مرکز پژوهشهای اسلامی.

هدایتی, ف. (1398, 09 10). تاثیر شبکه­ های اجتماعی و فضای مجازی بر روابط اعضای خانواده­. بازیابی از www.iribnews.ir: http://www.iribnews.ir/fa/news/1187881

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۸ ، ۱۳:۰۴
محمدرضا تقوی پور
۰۹
آذر ۹۸

برای واژه تبعیض در لغت نامه دهخدا معانی چون «جزء جزء کردن، جداکردن، جداکردن برخی را از دیگران، برخی را قبول و برخی را ردکردن، بعضی را بر بعضی دیگر، ترجیح دادن» آمده است. همچنین تبعیض اجتماعی تبعیضی خوانده شده که براساس عوامل آشکاری چون قومیت یا نژاد یا پایگاه اجتماعی است (دهخدا, 1388).

تبعیض در اصطلاح دانش جامعه شناسی نیز موقعیتی است که افراد در برابر نقش ها و موقعیت های برابر از مزایای اجتماعی نابرابر برخوردار می شوند و برخی بر دیگران و بدونِ برتری داشتن، برتری داده می شوند. هم چنین حالتی که ویژگی ها و معیارهای انتسابی مبنای توزیع قدرت یا ثروت قرار گیرد؛ تبعیض نامیده می شود. در شرایط تبعیض، فرصت تحرک اجتماعی یکسان برای افراد وجود ندارد و افراد در آموزش یا انتخاب شغل شرایط نابرابری دارند (فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان, 1392).

ظهور پدیده اینترنت در عصر حاضر اما به اعتقاد برخی صاحبنظران در رفع تبعیضهای گوناگون و در نتیجه شنیده شدن صدای اقلیتها موثیر بوده است. تحقق مجموعه مولفه‌های گوناگون در «معماری اینترنت» سبب شده که «فضای مجازی محیطی فراملی، نامتناهی، انعطاف پذیر، همه جا حاضر، تعاملی، چند رسانه‌ای و با قابلیت دسترسی فراگیر برای عموم افراد جامعه فراهم نماید» (عاملی، 1390: 27).

در واقع، اکنون ما با میدان و محیط ارتباطی انعطاف پذیر و چند لایه ای مواجه هستیم که به سبب خصلت متنی و مجرایی متنوع و چندگانه، امکان فعالیت و کاربری تمامی گروه‌های اجتماعی عقب مانده یا کم توان شناختی، ذهنی و جسمانی را فراهم آورده است و این دقیقاً همان موضوعی است که در ادبیات جدید ارتباطات و توسعه از آن به عنوان «توانمند سازی ارتباطی» یاد می شود.

 

  • صدای رسای اقلیتهای نژادی

به نظر می رسد اینترنت در رفع تبعیضهای نژادی تاثیرگذار بوده است. داده های مطالعه ای با نام «جمعیت‌شناسی رسانه‌های اجتماعی شهری؛بررسی‌ استفاده از توییتر در شهرهای بزگ آمریکا» نشان می دهد که با وجود اکثریت سفیدپوستان در جامعه آمریکایی، تقریباً 50 درصد از کاربران برتر توییتر را سیاه‌پوستان تشکیل می دهند. براساس این پژوهش سی‌وسه شهر از چهل‌ونُه شهر نمونه‌برداری‌شده حاکی از حضور فراتر از انتظار کاربران سیاه‌پوست توییتر است. بیشتر گروه‌های دیگر به طور متوسط یک بار در روز توییت می‌کنند. در حالی که کاربران سیاه‌پوست بیش از 1.5 بار در روز یا حداقل 50 درصد بیشتر از سایر گروه‌ها توییت می‌کنند (Murthy, 2015).

  • کمک به ناتوانان جسمی و حرکتی

معلولان را بزرگ‌ترین اقلیت عددی جهان می‌خوانند چراکه حدود 15 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. این اقلیت بزرگ اما به کمک فناوری ارتباطات و از طریق نرم‌افزار و سخت‌افزارهای مناسب‌سازی‌شده می‌توانند بخوانند، بنویسند، امور بانکی خود را انجام دهند و با کمک اینترنت، تمامی کارهایی که به شیوه سنتی قادر به انجام آن نبودند، همانند سایرین انجام دهند. یک نابینا با کمک صفحه‌خوان و از طریق بانکداری الکترونیکی به راحتی قادر به انتقال وجه و پرداخت قبوض یا خریدهای اینترنتی خواهد بود حال آنکه تا چندی پیش تمام این کارها را باید با کمک شخص بینایی انجام می‌داد. کسی که به لحاظ حرکتی دارای معلولیت است، به کمک فضای مجازی و فناوری ارتباطات می‌تواند بعد مکانی را پشت سر گذاشته و از محل استقرار خود تمامی کارهای حرکتی را انجام دهد. اما باید به خاطر داشته باشیم تمامی این مهارت‌ها زمانی حاصل می‌شود که فرد معلول از امکان دسترسی به تکنولوژی‌های ارتباطاتی و اطلاعاتی بهره‌مند باشد.

 

  • رفع تبعیضهای سیاسی با ایجاد دموکراسی

به عقیده بیل ریدینگز اینترنت محملی برای دموکراسی و فرصتی برای برابری شهروندان است. ریدینگز این چنین اظهار نظر می کند: فضای مجازی نوعی فضای فوق سرزمینی با شکلی فرهنگی از شناخت پسا ملی گرایی است و در سرتاسر شبکه ها جریان دارد. «اینترنت حامل مکالمات بین میلیون ها نفر بدون توجه به جنس، نژاد یا رنگ آنهاست» و ظاهرا چنین تصور می کند که نکته اصلی برای هر کس آن است که فقط به مبادله اطلاعات کمک کند، یا در «مکالمه جهانی» بزرگ شرکت جوید. فرهنگ شبکه ای به منزله نوعی فرهنگ اسپرانتو موجودیت دارد: فرهنگی خارج از سرزمین و خارج از زمان است، فرهنگی که بدون تعیین جهت در فضا (سرزمینی) یا طناب و لنگر در زمان (تاریخی) است. دقیقا همین کیفیت ارجاع شده آن است که وعده ساختن دانش نوین بنیادی را برای «عالم گرایی نوین» می دهد - برای آرمان جهان گرایی پسا ارجاعی - این یعنی آن عالم گرایی که نیاز به شرایط فوق سرزمینی به منظور موجودیت خود دارد (وبستر و رابینز، ۱۳۸۴: ۳۲۱).

البته همه صاحبنظران چنین نمی اندیشند. برخی دیدگاهها که دیدی خوش باورانه و الهام گرفته از نظریه پردازان ایده آلیست مثل مک لوهان، تافلر و جوزف نای چنین اظهار می کنند که رسانه جدید مقیاس و سرعت تهیه اطلاعات را افزایش می دهد و به شهروندان کنترل بیشتری را به روی ذخیره یا رژیم اطلاعات نشان می دهد. بدین نحو، اطلاعات شهروندان را برای مشارکت بهتر، تجهیز می کنند. از این جنبه، رسانه جدید بعضی از جنبه های نابرابری را کاهش می دهد، موضوعی که هلد، ریدینگز و کلنر با توجه به توانمندی شهروندان برای مشارکت سراغ آن می روند. به زعم طیف دیگر و در حقیقت قطب مخالف که دنباله رو سنت وبری و عقاید فوکویی هستند و شارحان اصلی آن یعنی یون، گوهنو، موشیز، هربرت شیلر، پاستر و غیره، اینترنت تفاوت زیادی را به وجود نمی آورد، سیاست مثل همیشه راه خود را خواهد رفت، چرا که در سنت کاپیتالیسم آمریکایی، بزرگراه اطلاعاتی به شکل فزاینده ای در حال  تجارت فروش کالا و خدمات است و در صدد بهبود روند سیاسی دموکراتیک و جامعه ی مدنی نیست. زندگی سیاسی وارد دورانی از جامعه مدنی سازمان یافته و تکثرگرایی گروهی ساختاری با یک شهروندی نسبتا منفعل شده است. نظام انعطاف پذیر کاپیتالیستی، بوروکراتیک و قانونگذار زندگی همه افرادی را که در چارچوب این مکانیسم زاده می شوند، با نیروی مقاومت ناپذیر تعیین می کند و در نهایت پست مدرنها را داریم که انفجار بزرگ اطلاعاتی را به صورتی متناقض به اعلام «مرگ نشانه ها» تعبیر کرده اند. در این دیدگاه که بیشتر مبتنی بر آرای لیوتار، دریدا، باومن و بودریار با الهام از سنت فوکویی می باشند؛ یورش های رعدآسای نشانه ها در اطراف ما، خودآرایی مان با نشانه ها و ناتوانی در گریز از نشانه ها در همه جا به سرانجامی شگفت آور می انجامد؛ «ویرانی معنا ...» (یزدان پناه, 1397).

 

  • حرکت به سمت برابری جنسیتی

اینترنت همچنین در تلاش برای رفع تبعیضهای جنسیتی حرکت کرده است. هرچند که تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. مطالعه ای که با نام «جمعیت‌شناسی رسانه‌های اجتماعی شهری؛ب ررسی‌ استفاده از توییتر در شهرهای بزگ آمریکا» انجام شد نشان می هد که کاربران برتر توییتر عموماً زنان هستند. داده‌های این مطالعه نشان می‌دهد که زنان با نرخ حدودی یک بار در هر 20 ساعت توییت می‌کنند، در حالی که مردان این کار را با نرخ حدودی یک بار در هر 26 ساعت انجام می‌دهند (Murthy, 2015)..

منابع

دهخدا, ع. (1388). لغتنامه دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.

رابینز، کوین و وبستر، فرانک (1384)، عصر فرهنگ فناورانه، ترجمه مهدی داودی. تهران: نشر توسعه.

فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. (1392). تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

عاملی، سعید رضا (1394). الگوی دوفضایی حکمرانی و پیشرفت پایدار اسلامی-ایرانی: ظرفیتها و تحولات بزرگ فضای مجازی و نظام مند کردن هوشمند ارزشهای اسلامی، تهران: مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت.

یزدان پناه, ک. (1397). شهروندی و دموکراسی در فضای مجازی. مطالعات قدرت نرم.

Murthy, D. (2015). Urban Social Media Demographics. Computer-Mediated Communication.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۸ ، ۲۱:۲۶
محمدرضا تقوی پور
۲۳
آبان ۹۸

در عصر ارتباطات شفاهی، تعریف مشخصی از مکان و زمان وجود داشت و این دو به یکدیگر وابسته بودند. در این دوره زمانی از تاریخ بشر، فرهنگهای مختلف در سراسر دنیا وجود داشت اما ارتباط بسیار کمی میان آنها برقرار بود. از این رو اگرچه فرهنگهای متکثر در جهان وجود داشت؛ ولی جوامع وحدت گرا بودند و نسبت به فرهنگ آبا و اجدادی خود پایبند و مقید.

این جهان اما با پیشرفت صنعت دچار دگرگونی شد. از طرفی با اختراع خودرو و توسعه مسیرهای بین المللی، سرعت حمل و نقل افزایش یافت و به نوعی جهانی فیزیکی کوچک شد. از سوی دیگر با افزایش ارتباط میان ملل و فرهنگهای گوناگون که از اختراع ماشین چاپ آغاز شد و با ظهور رسانه های شنیداری، دیداری و اکنون رسانه های حوزه فضای مجازی ادامه پیدا کرد، ارتباط با فرازمان و فرامکان بیش از گذشته شد (به نقل از گیدنز، 1377، صص 24-21).

مهمترین رهاورد این جهان جدید، افزایش امکان دسترسی به اطلاعات، فرهنگها و تمدنهای گوناگون است. موضوعی که افزایش امکان گفتگوی بین فرهنگی و تسریع و تسهیل فرآیند جهانی شدن را در پی دارد. این موضوع، زمینه را برای تاثیرگذاری فکری و فرهنگی بر «دیگری» فراهم می کند و اینجا است که مکانیزم «نفوذ اجتماعی» شکل می گیرد و کامل می شود.

افزایش میدان نفوذ معنوی و مادی، گسترش و امتداد قدرت فرامکانی و فرازمانی، تکثر در جوامع وحدت گرا، رقابت برای کسب مرکزیت، تبدیل شدن جهان به عرصه جنگ ارزشها و روایتها و در نتیجه بحران هویت و در یک کلام افزایش سلطه از جمله پیامدهای منفی زندگی در جهان جدید است (منتظرقائم، 1398).

این امکانات جهان جدید اما پیامدهای مثبتی نیز می تواند برای بشر داشته باشد. کاهش نگاههای تقلیل گرایانه مبتنی بر نژاد، جنیست، قومیت و ملیت (عاملی، 1389) و همچنین افزایش امکان ترویج ارزشهای انسانی از طریق گفتگوهای بین فرهنگی از جمله این موارد است. نتیجه این نوع نگاه، تبدیل دستاوردهای فردی و ملی به دستاوردهای جامعه بشری و از بین رفتن زمینه سلطه و تفاخر بین فرهنگی است. نگاهی که لازمه ایجاد آن، تغییر رویکرد نسبت به «خود» و «دیگری» است (عاملی، 1389). انسان جهانی شده نباید تفاخر نسبت به خود و تحقیر نسبت به دیگری را در سر بپروراند تا امکان گفتگو با دیگران و کسب مزایای ناشی از آن را داشته باشد.

به نظر می رسد ارتباطات از طریق رسانه های جمعی و فضای مجازی بستر ایجاد جهان جدید و البته مهمترین زمینه ساز تغییر نگاه نسبت به خود و دیگری است.

این امکان اکنون در اختیار بشر قرار دارد و بسته به نوع استفاده از آن می تواند جهانی سراسر جنگ و خونریزی و یا مملو از صلح و دوستی بیافریند. از آنجا که انسان موجودی پیچیده و چندوجهی است، امکان پیش بینی قطعی آینده جهان وجود ندارد؛ اما کشف و اجرای راهکارهایی برای مهار سلطه قدرت طلبی می تواند جهانی پر از صلح، دوستی، وحدت و برابری را نوید دهد.
 

منابع:

عاملی، سعید رضا. 1389، دوجهانی شدن و ارتباطات بین تمدنی: تحلیل روشمند ارتباطات فرهنگی در جهان، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، شماره 9، صص 1-37.

گیدنز، آنتونی. پیامدهای مدرنیته، 1377 صص 24-21.

منتظرقائم، مهدی. 1398، جزوه ارتباطات جهانی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۷:۰۴
محمدرضا تقوی پور
۱۶
مهر ۹۸

زندگی در فضای پسامدرن امروزی، نتایج و پیامدهایی برای بشر به همراه داشته است و تغییراتی را در زندگی روزمره انسانها ایجاد کرده است. تغییراتی که نمی شود آن را به طور کامل رد و یا تایید کرد. عصر امروزی در داشتن خواص مثبت و منفی برای بشر با سایر اعصار و قرون مشترک است. عصری که مهمترین مشخصه و عامل تحول آن شاید ظهور رسانه های جدید در قالب شبکه های اجتماعی باشد. این شبکه ها که امروز به بخش جدایی ناپذیری از زندگی ما تبدیل شده اند معادلات حوزه ارتباطات بین فرهنگی را هم دستخوش تحول کرده اند. دو مورد از این تغییرات که به طور جدی بر زندگی روزمره بشر سایه انداخته «پررنگ شدن تفاوت میان خانه و منزل» و همچنین «فراملی شدن فرهنگها» یا به عبارت دیگر موقعیت پیدا کردن فضا در کنار مکان است.

  • پررنگ شدن تفاوت میان خانه و منزل

اگرچه ما در فارسی تفاوت مشخصی برای خانه و منزل در نظر نمی گیریم و مسامحتا آنها را به جای هم به کار می بریم اما در زبان انگلیسی میان این دو واژه تمایز وجود دارد. House یا خانه به محل سکونت و استراحت اطلاق می شود و صرفا بعدی مادی دارد. منظور از home یا منزل اما محل قرار و تعلق است. مفهومی که آرامش، احساس و بعدی از معنویت را در خود مستتر دارد. در گذشته منزل، مرزهای مشخصی داشت اما امروز این مرزها به دلایل گوناگون کمرنگ شده اند. موضوعی که دلایل مادی و معنوی دارد. «بزرگ شدن شهرها»، «تغییر شرایط اقتصادی و ناگزیر بودن بشر از زندگی در محلی دور از وطن یا منزل»، «افزایش امکان سفر و زندگی در نقاط مختلف دنیا» از جمله علل مادی این پدیده و «ظهور رسانه ها» شاید مهمترین دلیل معنوی بروز این پدیده است.

به طور مثال جمعیت تهران در روز حدود شش میلیون نفر بیشتر از جمعیت این کلانشهر در شب است. دقیقا عکس این موضوع در ابعادی کوچکتر در شهرهای نزدیک به تهران مانند کرج دیده می شود. بخش بزرگی از مردم کرج به این شهر به عنوان محلی برای استراحت و تجدید قوا برای کار نگاه می کنند. طبیعی است که این دسته از افراد هیچ حس تعلقی به کرج ندارند.

ظهور و گسترش رسانه ها به ویژه شبکه های اجتماعی هم نقش پررنگی در از بین رفتن مرزهای منزل ایفا کرده است. گسترش رسان ها، مترادف با افزایش دسترسی به دنیایی از افکار، ارزشها، هنجارها و اعتقادات گوناگون است. موضوعی که باعث شده بعضا با ترسیم آرمانشهرهای جغرافیایی و فکری دیگر، لذت زندگی در محل قرار یا منزل کاهش پیدا کند و به نوعی کاربر شبکه های اجتماعی را نسبت به تعلق گاه جغرافیایی و اندیشه ای خود بی رغبت کند.

بسیار دیده می شود که افراد، در فضای ذهنی متفاوتی از محل حضورشان سیر می کنند. فرد در خانه خود به همراه خانواده اش در حال زندگی است اما ذهنش در محلی است که رسانه ها برای او تعریف کرده اند و بدین ترتیب از منزل یا محل قرار و تعلق خود فاصله می گیرد.

  • موقعیت پیدا کردن فضا در کنار مکان (فرامحلی شدن فرهنگها)

در توضیح بیشتر این پدیده باید گفت که فضا مرکبی از تلاقی عناصر پویا و انسانی است و مکان تنها یکی از مواردی است که در فضا می گنجد. با ظهور این پدیده، مکان به محل حضور مادی و جسمانی محدود شده و ذهن و معنا در فضای دیگری سیر می کند که منشا عمده آن رسانه ها هستند. به عبارت دیگر جسم در محلی و ذهن در جای دیگری است.

این ویژگی به خصوص در نوجوانانی که با بازیهای کامپیوتری مانوسند بیشتر دیده می شود. بسیاری از نوجوانان دنیای بازی را به عنوان دنیای اصلی زندگی در نظر میگیرند و زندگی حقیقی را با بازیها مقایسه میکنند.

مصداق دیگر در این باره اقوام مختلفی هستند که حتی اگر در محل جغرافیایی قوم خود حاضر نباشند اما از طریق شبکه های اجتماعی فرهنگ و رسوم خود را دنبال می کنند و در اجرای این آداب مشارکت میکنند. این خصیصه در شهرهایی که اقوام گوناگون را در خود جای داده است بیشتر دیده می شود. مثال بارز آن شهر کرج است که اقوام لر، کرد، ترک، گیلیک و ... را در خود جای داده است و در مناسبتهای مختلفی چون عزاداریهای محرم و صفر، شب یلدا و عید نوروز آداب اقوام مختلف در آن دیده می شود. این مناسک و آداب در سالهای اخیر به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی، شدت گرفته است.

از جمله علل دیگر این پدیده، گسترش و قوت گرفتن منطق پست مدرنیسم است که فرهنگها و آداب مختلف را به رسمیت می شناسد. موضوعی که می توان آن را در قالب گریز مردم از تاکید بر یکپارچگی دوران مدرنیسم هم تحلیل کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۸ ، ۲۱:۳۱
محمدرضا تقوی پور
۰۹
مهر ۹۸

بخش دوم

3. رشد فردگرایی

افزایش فردگرایی هم تغییر فرهنگی زیربنایی مهمی است که در جامعه ایرانی به وضوح رویت می شود. موضوعی که به طور عمده ریشه در تغییر یا تضعیف اعتقادات دینی دارد. از دیگر علل فردگرایی باید به تضعیف نهاد خانواده اشاره کرد. در جامعه کنونی ارتباطات میان اعضای خانواده کمرنگ شده و با هسته ای شدن این نهاد دیگر خبری از خانواده های گسترده سابق نیست. این موضوع در کنار ظهور پدیده تک فرزندی به ویژه از سالهای میانی دهه هفتاد تا آغاز دهه نود قابل تحلیل است. بدیهی است که هرچه از جمعیت خانواده کم شود میزان تمرین تعامل و تحمل دیگران کاهش می یابد و در نهایت به فردگرایی می انجامد. موضوعی که خود را به ویژه در زمان ازدواج جوانان نشان می دهد. جوانانی که به دلیل فرهنگ تک فرزندی، و فرزندسالاری بر خانواده و تصمیمات پدر و مادر سیطره داشتند و حالا باید تمرین از خودگذشتگی در برابر خواستهای همسر داشته باشند.

تسری نگاه غرب به دیگری به واسطه رسانه ها و افزایش ارتباطات میان فرهنگی و افزایش سطح انتظار از زندگی و در پی آن در اولویت قرار دادن خواسته های فردی نیز از دیگر علل رشد فردگرایی در ایران است.

4. تضعیف نهاد خانواده

یکی از زیربنایی ترین تغییرات فرهنگی در ایران متاسفانه تضعیف نهاد خانواده است که خود ریشه بسیاری از تغییراتی است که در بالا بدان اشاره کردیم. از مهمترین علل تضعیف خانواده می توان به افزایش فردگرایی در جامعه، کاهش کنترلهای میان فردی و اجتماعی، از بین رفتن قبح طلاق در جامعه و تسری نگاه عقل مادی نگر و محاسبه گر غرب به ازدواج و همسر است.

در این زمینه باید به افزایش سطح انتظار از زندگی، افزایش میزان خیانت به همسر به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی، کاهش قبح ارتباط میان زن و مرد نامحرم و افزایش تنوع طلبی به دلیل افزایش ورودی تصاویر و اطلاعات متنوع به دستگاه محاسباتی انسان اشاره کرد. از طرفی تغییر رویکرد به جنسیت و تغییر موازنه قدرت در خانواده و همچنین افزایش قدرت و اختیار فرزندان و کاهش قدرت والدین از دیگر عوامل تاثیرگذار بر این تغییر فرهنگی است.

در بررسی تغییرات فرهنگی ایران با رویکرد شناخت مسئله، ملاحظه می شود که در بسیاری از موارد رابطه میان علت و پدیده دوسویه است و یک طرفه نیست. به طور مثال تضعیف نهاد خانواده باعث رشد فردگرایی است از سوی دیگر رشد فردگرایی هم به تضعیف خانواده منجر می شود. مهمترین عوامل و پدیده هایی که از این قانون تبعیت می کنند در شکل زیر به تصویر کشیده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۰:۱۴
محمدرضا تقوی پور
۰۹
مهر ۹۸

بخش اول

جامعه ایران طی قرن اخیر به دلایل گوناگونی چون افزایش ارتباطات میان فرهنگی، رشد فزاینده علم، تغییرات پی در پی پارادیمهای جهانی، دگرگونی در عرصه حاکمیت داخلی، افزایش سطح دسترسی به اطلاعات و ... دستخوش تغییرات فرهنگی گسترده ای شده است.

ما در این مقاله قصد داریم با رویکرد مسئله شناسی به کشف علل و عوامل این تغییرات فرهنگی بپردازیم. طبیعی است که در این رویکرد باید به تغییرات منفی پرداخت و واکاوی تغییرات فرهنگی مثبت ایران موضوع این مقاله نیست.

تحلیل جامعه شناختی موضوع نشان می دهد که 4 تغییر اساسی و زیربنایی در ایران رخ داده است. مواردی که البته باعث ایجاد تغییرات دیگری اما در ابعاد کوچکتر و روبنایی تر شده اند. در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم:

 

1. افزایش سطح انتظار از زندگی

افزایش شکاف میان انتظار از زندگی و واقعیت شاید مهمترین تغییر فرهنگی در جامعه ایران باشد. موضوعی که خود را در انتظار از «کار و درآمد»، «خانواده و ازدواج» و «امور رفاهی» شامل مسکن، تفریح و اوقات فراغت و وسایل و امکانات زندگی نشان می دهد. این افزایش شکاف در حالی رخ داده که رشد امکانات اقتصادی در ایران در مقایسه با 40 سال گذشته چشمگیر بوده است. مقایسه وضعیت ایران با بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان هم نشان می دهد که در برخی موارد همچون مسکن وضعیت ایرانیان به مراتب بهتر است. به نظر می رسد که در این زمینه عوامل شناختی و روانی نقش پررنگتری نسبت به عوامل اقتصادی و مادی ایفا کرده اند که در ادامه بدان می پردازیم:

یکی از علل اصلی وقوع این پدیده، افزایش سطح دسترسی به اطلاعات زندگی مردم اروپا، امریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس و قیاس خود با آنها است. مقایسه ای که به دلایل اقصادی و جمعیتی چندان دقیق نیست. مردم امریکا و اروپا طی دهه های متمادی کار و تلاش کرده اند و ثمره آن را در رشد اقتصادی کشورشان دیده اند. از طرفی این کشورها با استعمار و استثمار سایر ملل در جایگاههای اقتصادی برتری قرار گرفته اند. افزایش سطح رفاه مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس چون قطر، کویت و امارات هم به دلیل درآمد بالای نفتی و جمعیت پایین این کشورها است. طبیعی است که با توزیع ثروت حاصل از نفت و دیگر درآمدهای این کشورها سهم بالایی به افراد تعلق می گیرد. بنابراین به نظر می رسد مقایسه ایران با اروپا، امریکا و کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارسی مبنای منطقی ندارد.

روحیه بلند پروازانه ملت ایران به دلیل تاریخ با شکوه امپراطوری و پیشرفتهای علمی و اقتصادی بازه زمانی بعد از اسلام تا قاجار علت دیگری است که سطح انتظارات مردم را بالا نگه می دارد. موضوعی که شعارهای آرمان خواهانه انقلاب اسلامی هم به آن دامنه زده است. در حالیکه باید به مردم توضیح داده می شد که این اهداف، بلندمدت است و برای رسیدن به آن باید سالها تلاش و مجاهدت کرد.

«تغییر نگاه به جایگاه دنیا و رابطه آن با جهان آخرت» علت دیگری است که می توان در این زمینه مطرح کرد. موضوعی که به دلیل تغییر یا تضعیف اعتقادات دینی و رشد نگاه مادی انگارانه و سکولار غرب، به کشور ما هم تسری پیدا کرده است. افزایش انتظارات از دنیا و جایگاه آن در حالی رخ داده است که در نگاه دینی، دنیا محل زرع و زحمت است و آخرت محل برداشت. بنابراین باید از دنیا به اندازه جایگاه آن انتظار داشت تا سرخوردگیهای ناشی از نرسیدن به آرزوها کاهش پیدا کند.

فقر سواد رسانه ای نیز علت مهم دیگری است که باید به آن بپردازیم. کمبود آموزش در زمینه استفاده از شبکه های اجتماعی و طی نشدن دوره آشنایی مردم با این فناوری باعث شده تا مخاطب در برابر لحظات خوش زندگی دیگران که از طریق این شبکه ها در معرض دید قرار گرفته بی سلاح باشد و آن را با زندگی خود مقایسه کند.

همچنین تقابل رسانه ای با جمهوری اسلامی باعث شده تا دوقطبی «ایران سیاه- غرب طلایی» بیش از گذشته شکل بگیرد. بازنمایی منفی از ایران به دلیل حرکت علیه منافع غرب و بازنمایی مثبت از غرب با ترسیم جامعه ای بی عیب و نقص دو اقدام مهم رسانه ها با استفاده از فقر سواد رسانه ای در ایران است.

2. تغییر رویکرد به جنسیت

دومین تغییر فرهنگی نمایان در جامعه ایرانی تغییر نگاه نسبت به زنانگی و مردانگی است که افزایش قدرت و اختیارات بانوان و افزایش میزان انتظار از آنها را در پی داشته است. نگاهی که همچنین باعث محدود شدن قدرت و اختیارات مردان شده و در نهایت نسبت قدرت در خانواده، محیط کار و جامعه را دستخوش تغییر کرده است.

موضوعی که ریشه در افزایش قدرت زنان در سراسر دنیا دارد و در دهکده جهانی امروزی ایران هم از این تغییرات بی نصیب نبوده است. رشد جوامع بشری به علاوه پیشرفت در علم و فناوری، نگاه تحقیرآمیز و بالا به پایین نسبت به زنان را تغییر داده است. افزایش سطح تخصص و تحصیلات هم منجر به افزایش مسئولیتهای شغلی بانوان شده است. افزایش کمیت و کیفیت گروهها و گرایشهای فمینیستی هم علت تغییر رویکرد نسبت به جنسیت است که همگی که ریشه در تاریخ مناسبات میان زن و مرد در خانواده و جامعه دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۸ ، ۱۹:۵۳
محمدرضا تقوی پور