فرهنگ مجازی

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

۱۶
مهر ۹۸

زندگی در فضای پسامدرن امروزی، نتایج و پیامدهایی برای بشر به همراه داشته است و تغییراتی را در زندگی روزمره انسانها ایجاد کرده است. تغییراتی که نمی شود آن را به طور کامل رد و یا تایید کرد. عصر امروزی در داشتن خواص مثبت و منفی برای بشر با سایر اعصار و قرون مشترک است. عصری که مهمترین مشخصه و عامل تحول آن شاید ظهور رسانه های جدید در قالب شبکه های اجتماعی باشد. این شبکه ها که امروز به بخش جدایی ناپذیری از زندگی ما تبدیل شده اند معادلات حوزه ارتباطات بین فرهنگی را هم دستخوش تحول کرده اند. دو مورد از این تغییرات که به طور جدی بر زندگی روزمره بشر سایه انداخته «پررنگ شدن تفاوت میان خانه و منزل» و همچنین «فراملی شدن فرهنگها» یا به عبارت دیگر موقعیت پیدا کردن فضا در کنار مکان است.

  • پررنگ شدن تفاوت میان خانه و منزل

اگرچه ما در فارسی تفاوت مشخصی برای خانه و منزل در نظر نمی گیریم و مسامحتا آنها را به جای هم به کار می بریم اما در زبان انگلیسی میان این دو واژه تمایز وجود دارد. House یا خانه به محل سکونت و استراحت اطلاق می شود و صرفا بعدی مادی دارد. منظور از home یا منزل اما محل قرار و تعلق است. مفهومی که آرامش، احساس و بعدی از معنویت را در خود مستتر دارد. در گذشته منزل، مرزهای مشخصی داشت اما امروز این مرزها به دلایل گوناگون کمرنگ شده اند. موضوعی که دلایل مادی و معنوی دارد. «بزرگ شدن شهرها»، «تغییر شرایط اقتصادی و ناگزیر بودن بشر از زندگی در محلی دور از وطن یا منزل»، «افزایش امکان سفر و زندگی در نقاط مختلف دنیا» از جمله علل مادی این پدیده و «ظهور رسانه ها» شاید مهمترین دلیل معنوی بروز این پدیده است.

به طور مثال جمعیت تهران در روز حدود شش میلیون نفر بیشتر از جمعیت این کلانشهر در شب است. دقیقا عکس این موضوع در ابعادی کوچکتر در شهرهای نزدیک به تهران مانند کرج دیده می شود. بخش بزرگی از مردم کرج به این شهر به عنوان محلی برای استراحت و تجدید قوا برای کار نگاه می کنند. طبیعی است که این دسته از افراد هیچ حس تعلقی به کرج ندارند.

ظهور و گسترش رسانه ها به ویژه شبکه های اجتماعی هم نقش پررنگی در از بین رفتن مرزهای منزل ایفا کرده است. گسترش رسان ها، مترادف با افزایش دسترسی به دنیایی از افکار، ارزشها، هنجارها و اعتقادات گوناگون است. موضوعی که باعث شده بعضا با ترسیم آرمانشهرهای جغرافیایی و فکری دیگر، لذت زندگی در محل قرار یا منزل کاهش پیدا کند و به نوعی کاربر شبکه های اجتماعی را نسبت به تعلق گاه جغرافیایی و اندیشه ای خود بی رغبت کند.

بسیار دیده می شود که افراد، در فضای ذهنی متفاوتی از محل حضورشان سیر می کنند. فرد در خانه خود به همراه خانواده اش در حال زندگی است اما ذهنش در محلی است که رسانه ها برای او تعریف کرده اند و بدین ترتیب از منزل یا محل قرار و تعلق خود فاصله می گیرد.

  • موقعیت پیدا کردن فضا در کنار مکان (فرامحلی شدن فرهنگها)

در توضیح بیشتر این پدیده باید گفت که فضا مرکبی از تلاقی عناصر پویا و انسانی است و مکان تنها یکی از مواردی است که در فضا می گنجد. با ظهور این پدیده، مکان به محل حضور مادی و جسمانی محدود شده و ذهن و معنا در فضای دیگری سیر می کند که منشا عمده آن رسانه ها هستند. به عبارت دیگر جسم در محلی و ذهن در جای دیگری است.

این ویژگی به خصوص در نوجوانانی که با بازیهای کامپیوتری مانوسند بیشتر دیده می شود. بسیاری از نوجوانان دنیای بازی را به عنوان دنیای اصلی زندگی در نظر میگیرند و زندگی حقیقی را با بازیها مقایسه میکنند.

مصداق دیگر در این باره اقوام مختلفی هستند که حتی اگر در محل جغرافیایی قوم خود حاضر نباشند اما از طریق شبکه های اجتماعی فرهنگ و رسوم خود را دنبال می کنند و در اجرای این آداب مشارکت میکنند. این خصیصه در شهرهایی که اقوام گوناگون را در خود جای داده است بیشتر دیده می شود. مثال بارز آن شهر کرج است که اقوام لر، کرد، ترک، گیلیک و ... را در خود جای داده است و در مناسبتهای مختلفی چون عزاداریهای محرم و صفر، شب یلدا و عید نوروز آداب اقوام مختلف در آن دیده می شود. این مناسک و آداب در سالهای اخیر به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی، شدت گرفته است.

از جمله علل دیگر این پدیده، گسترش و قوت گرفتن منطق پست مدرنیسم است که فرهنگها و آداب مختلف را به رسمیت می شناسد. موضوعی که می توان آن را در قالب گریز مردم از تاکید بر یکپارچگی دوران مدرنیسم هم تحلیل کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۸ ، ۲۱:۳۱
محمدرضا تقوی پور
۰۹
مهر ۹۸

بخش دوم

3. رشد فردگرایی

افزایش فردگرایی هم تغییر فرهنگی زیربنایی مهمی است که در جامعه ایرانی به وضوح رویت می شود. موضوعی که به طور عمده ریشه در تغییر یا تضعیف اعتقادات دینی دارد. از دیگر علل فردگرایی باید به تضعیف نهاد خانواده اشاره کرد. در جامعه کنونی ارتباطات میان اعضای خانواده کمرنگ شده و با هسته ای شدن این نهاد دیگر خبری از خانواده های گسترده سابق نیست. این موضوع در کنار ظهور پدیده تک فرزندی به ویژه از سالهای میانی دهه هفتاد تا آغاز دهه نود قابل تحلیل است. بدیهی است که هرچه از جمعیت خانواده کم شود میزان تمرین تعامل و تحمل دیگران کاهش می یابد و در نهایت به فردگرایی می انجامد. موضوعی که خود را به ویژه در زمان ازدواج جوانان نشان می دهد. جوانانی که به دلیل فرهنگ تک فرزندی، و فرزندسالاری بر خانواده و تصمیمات پدر و مادر سیطره داشتند و حالا باید تمرین از خودگذشتگی در برابر خواستهای همسر داشته باشند.

تسری نگاه غرب به دیگری به واسطه رسانه ها و افزایش ارتباطات میان فرهنگی و افزایش سطح انتظار از زندگی و در پی آن در اولویت قرار دادن خواسته های فردی نیز از دیگر علل رشد فردگرایی در ایران است.

4. تضعیف نهاد خانواده

یکی از زیربنایی ترین تغییرات فرهنگی در ایران متاسفانه تضعیف نهاد خانواده است که خود ریشه بسیاری از تغییراتی است که در بالا بدان اشاره کردیم. از مهمترین علل تضعیف خانواده می توان به افزایش فردگرایی در جامعه، کاهش کنترلهای میان فردی و اجتماعی، از بین رفتن قبح طلاق در جامعه و تسری نگاه عقل مادی نگر و محاسبه گر غرب به ازدواج و همسر است.

در این زمینه باید به افزایش سطح انتظار از زندگی، افزایش میزان خیانت به همسر به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی، کاهش قبح ارتباط میان زن و مرد نامحرم و افزایش تنوع طلبی به دلیل افزایش ورودی تصاویر و اطلاعات متنوع به دستگاه محاسباتی انسان اشاره کرد. از طرفی تغییر رویکرد به جنسیت و تغییر موازنه قدرت در خانواده و همچنین افزایش قدرت و اختیار فرزندان و کاهش قدرت والدین از دیگر عوامل تاثیرگذار بر این تغییر فرهنگی است.

در بررسی تغییرات فرهنگی ایران با رویکرد شناخت مسئله، ملاحظه می شود که در بسیاری از موارد رابطه میان علت و پدیده دوسویه است و یک طرفه نیست. به طور مثال تضعیف نهاد خانواده باعث رشد فردگرایی است از سوی دیگر رشد فردگرایی هم به تضعیف خانواده منجر می شود. مهمترین عوامل و پدیده هایی که از این قانون تبعیت می کنند در شکل زیر به تصویر کشیده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۰:۱۴
محمدرضا تقوی پور
۰۹
مهر ۹۸

بخش اول

جامعه ایران طی قرن اخیر به دلایل گوناگونی چون افزایش ارتباطات میان فرهنگی، رشد فزاینده علم، تغییرات پی در پی پارادیمهای جهانی، دگرگونی در عرصه حاکمیت داخلی، افزایش سطح دسترسی به اطلاعات و ... دستخوش تغییرات فرهنگی گسترده ای شده است.

ما در این مقاله قصد داریم با رویکرد مسئله شناسی به کشف علل و عوامل این تغییرات فرهنگی بپردازیم. طبیعی است که در این رویکرد باید به تغییرات منفی پرداخت و واکاوی تغییرات فرهنگی مثبت ایران موضوع این مقاله نیست.

تحلیل جامعه شناختی موضوع نشان می دهد که 4 تغییر اساسی و زیربنایی در ایران رخ داده است. مواردی که البته باعث ایجاد تغییرات دیگری اما در ابعاد کوچکتر و روبنایی تر شده اند. در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم:

 

1. افزایش سطح انتظار از زندگی

افزایش شکاف میان انتظار از زندگی و واقعیت شاید مهمترین تغییر فرهنگی در جامعه ایران باشد. موضوعی که خود را در انتظار از «کار و درآمد»، «خانواده و ازدواج» و «امور رفاهی» شامل مسکن، تفریح و اوقات فراغت و وسایل و امکانات زندگی نشان می دهد. این افزایش شکاف در حالی رخ داده که رشد امکانات اقتصادی در ایران در مقایسه با 40 سال گذشته چشمگیر بوده است. مقایسه وضعیت ایران با بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان هم نشان می دهد که در برخی موارد همچون مسکن وضعیت ایرانیان به مراتب بهتر است. به نظر می رسد که در این زمینه عوامل شناختی و روانی نقش پررنگتری نسبت به عوامل اقتصادی و مادی ایفا کرده اند که در ادامه بدان می پردازیم:

یکی از علل اصلی وقوع این پدیده، افزایش سطح دسترسی به اطلاعات زندگی مردم اروپا، امریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس و قیاس خود با آنها است. مقایسه ای که به دلایل اقصادی و جمعیتی چندان دقیق نیست. مردم امریکا و اروپا طی دهه های متمادی کار و تلاش کرده اند و ثمره آن را در رشد اقتصادی کشورشان دیده اند. از طرفی این کشورها با استعمار و استثمار سایر ملل در جایگاههای اقتصادی برتری قرار گرفته اند. افزایش سطح رفاه مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس چون قطر، کویت و امارات هم به دلیل درآمد بالای نفتی و جمعیت پایین این کشورها است. طبیعی است که با توزیع ثروت حاصل از نفت و دیگر درآمدهای این کشورها سهم بالایی به افراد تعلق می گیرد. بنابراین به نظر می رسد مقایسه ایران با اروپا، امریکا و کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارسی مبنای منطقی ندارد.

روحیه بلند پروازانه ملت ایران به دلیل تاریخ با شکوه امپراطوری و پیشرفتهای علمی و اقتصادی بازه زمانی بعد از اسلام تا قاجار علت دیگری است که سطح انتظارات مردم را بالا نگه می دارد. موضوعی که شعارهای آرمان خواهانه انقلاب اسلامی هم به آن دامنه زده است. در حالیکه باید به مردم توضیح داده می شد که این اهداف، بلندمدت است و برای رسیدن به آن باید سالها تلاش و مجاهدت کرد.

«تغییر نگاه به جایگاه دنیا و رابطه آن با جهان آخرت» علت دیگری است که می توان در این زمینه مطرح کرد. موضوعی که به دلیل تغییر یا تضعیف اعتقادات دینی و رشد نگاه مادی انگارانه و سکولار غرب، به کشور ما هم تسری پیدا کرده است. افزایش انتظارات از دنیا و جایگاه آن در حالی رخ داده است که در نگاه دینی، دنیا محل زرع و زحمت است و آخرت محل برداشت. بنابراین باید از دنیا به اندازه جایگاه آن انتظار داشت تا سرخوردگیهای ناشی از نرسیدن به آرزوها کاهش پیدا کند.

فقر سواد رسانه ای نیز علت مهم دیگری است که باید به آن بپردازیم. کمبود آموزش در زمینه استفاده از شبکه های اجتماعی و طی نشدن دوره آشنایی مردم با این فناوری باعث شده تا مخاطب در برابر لحظات خوش زندگی دیگران که از طریق این شبکه ها در معرض دید قرار گرفته بی سلاح باشد و آن را با زندگی خود مقایسه کند.

همچنین تقابل رسانه ای با جمهوری اسلامی باعث شده تا دوقطبی «ایران سیاه- غرب طلایی» بیش از گذشته شکل بگیرد. بازنمایی منفی از ایران به دلیل حرکت علیه منافع غرب و بازنمایی مثبت از غرب با ترسیم جامعه ای بی عیب و نقص دو اقدام مهم رسانه ها با استفاده از فقر سواد رسانه ای در ایران است.

2. تغییر رویکرد به جنسیت

دومین تغییر فرهنگی نمایان در جامعه ایرانی تغییر نگاه نسبت به زنانگی و مردانگی است که افزایش قدرت و اختیارات بانوان و افزایش میزان انتظار از آنها را در پی داشته است. نگاهی که همچنین باعث محدود شدن قدرت و اختیارات مردان شده و در نهایت نسبت قدرت در خانواده، محیط کار و جامعه را دستخوش تغییر کرده است.

موضوعی که ریشه در افزایش قدرت زنان در سراسر دنیا دارد و در دهکده جهانی امروزی ایران هم از این تغییرات بی نصیب نبوده است. رشد جوامع بشری به علاوه پیشرفت در علم و فناوری، نگاه تحقیرآمیز و بالا به پایین نسبت به زنان را تغییر داده است. افزایش سطح تخصص و تحصیلات هم منجر به افزایش مسئولیتهای شغلی بانوان شده است. افزایش کمیت و کیفیت گروهها و گرایشهای فمینیستی هم علت تغییر رویکرد نسبت به جنسیت است که همگی که ریشه در تاریخ مناسبات میان زن و مرد در خانواده و جامعه دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۸ ، ۱۹:۵۳
محمدرضا تقوی پور